گفته میشود تاسیس یک دولت مستقل کردی از رویاهای تاریخی کُردهاست. اکنون به نظر میرسد با برگزاری نشست پارلمان اقلیم کردستان پس از نزدیک به دو سال تعطیلی غیرقانونی و رای این پارلمان به برگزاری رفراندوم غیر الزامآور استقلال کردستان عراق در ۲۵ سپتامبر(۳ مهرماه)، شمارش معکوس برای برداشتن گام بزرگ اول برای تحقق این رویا آغاز شده است.
اما این رفراندوم نتوانسته است موافقت و پشتیبانی داخلی (داخل عراق)، منطقهای و بینالمللی چندانی کسب کند و علاوه بر ابراز ناخشنودی و حتی تهدید دولت مرکزی عراق و دو کشور همسایه ایران و ترکیه علیه اقلیم کردستان حتی در داخل اقلیم کردستان و بخشهای دیگر کردستان هم برخی جریانها و شخصیتهای سیاسی به دلایل متفاوتی مخالف زمان و شیوه برگزاری رفراندوم هستند.
در این یادداشت میکوشم تصویری از استدلالهای مخالف رفراندوم استقلال کردستان به دست بدهم و اینکه موافقان رفراندوم چه پاسخی به این استدلالهای مخالف میدهند.
مخالفتهای کردها با این رفراندوم ناظر به شیوه و زمان برگزاری آن و احتمال سواستفاده حزبی از نتایج آن و آماده نبودن همه مناطق مورد مناقشه جدا افتاده از اقلیم کردستان برای شرکت در رفراندوم است. این دسته از مخالفان میگویند در شرایطی که اقلیم کردستان به شیوهای نه چندان دمکراتیک اداره میشود، پارلمان اقلیم کردستان به دلیل اختلافات سیاسی و با اعمال قدرت حزب دمکرات کردستان عراق نزدیک به دو سال تعطیل بوده و دوره قانونی ریاست مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان نیز از بیش از دو سال پیش به پایان رسیده است، فساد اداری و اقتصادی و بدهی خارجی در اقلیم در حد بسیار بالایی است و زیرساختهای اقتصادی و سیاسی مناسب برای استقلال کردستان آماده نیست، برگزاری رفراندوم تنها حرکتی است برای گمراه کردن افکار عمومی در اقلیم و کم کردن از بار فشار نارضایتی به شیوه اداره اقلیم و استفاده از نتایج رفراندوم همچون کارت فشار در برابر دولت مرکزی عراق.
این مخالفان همچنین معتقدند با توجه به مخالفت دولت مرکزی عراق با برگزاری رفراندوم و در نتیجه بیرون ماندن بخشی از مناطق کردنشین خارج از اقلیم از پروسه رفراندوم در این زمان خاص، به جدا شدن همیشگی آن مناطق از کردستان مشروعیت خواهد بخشید.
بیشتر بخوانید:
- رفراندوم اقلیم کردستان و آغاز فروپاشی دولت- ملتها؟
- پیامدهای رفراندوم اقلیم کردستان برای مناطق کردنشین کشورهای همسایه
- پیامدهای رفراندوم کردستان برای منطقه چه خواهد بود؟
- آیا اقلیم کردستان عملا کشوری مستقل است؟
- آیا عراق کشوری برساخته با ملتی چند پاره و غیرطبیعی است؟
- پیامدهای رفراندوم کردستان برای منطقه چه خواهد بود؟
- سه پرسش درباره حق تعیین سرنوشت و همهپرسیهای استقلال
طرفداران برگزاری رفراندوم در پاسخ به این نگرانیها و انتقادها ضمن تائید کاستیهای دمکراتیک در ساختار قدرت حاکم در اقلیم کردستان، استدلال میکنند که در اکثریت نمونههای تاریخی تشکیل دولت-ملتهای مدرن در چند سده اخیر، دولتهای نوپا در زمان تاسیس فاقد زیرساختهای ابتدایی بودهاند و به تدریج و پس از کسب استقلال گام در راه توسعه زیرساختهای اقتصادی و دستگاههای اداری برداشتهاند و اقلیم کردستان با همه کاستیهایش بسیاری از زیرساختهای و نهادهای دولت مدرن را در درون خود دارد. این دسته همچنین استدلال میکنند که هیچ تضمینی وجود ندارد در صورت تدوام وضعیت فعلی، در کوتاه مدت شاخصههای دمکراتیک مورد نظر مخالفان رفراندوم در اقلیم کردستان تامین شود و تلاش برای بهبود این شاخصهها در یک چارچوب سیاسی مستقل هم ممکن است و اصولا منوط کردن رفراندوم به پیشزمینههای دمکراتیک در منطقهای خشونت زده و ملتهب، تعویق به امر محال است.
موافقان همچنین استدلال میکنند که حتی اگر نتیجه رفراندوم تنها همچون کارت بازی در مذاکرات اقلیم کردستان با حکومت مرکزی عراق مورد بهرهبرداری قرار گیرد، این بازی در نهایت به نفع کرد در عراق تمام خواهد شد و نتایج این همهپرسی هم با توجه به توقعی که در افکار عمومی ایجاد کرده و البته مشروعیتی که از رای مردم کسب شده است در نهایت مسئولان اقلیم را وادار خواهد کرد به سمت فراهم کردن زمینهها و شرایط جدایی از عراق و استقلال گام بردارند.
در پیوند با بخشهای مورد مناقشه خارج از اقلیم کردستان هم موافقان رفراندوم میگویند در ۲۵ سال گذشته، هیچگاه این میزان از مناطق کردنشین خارج از اقلیم کردستان در کنترل حکومت اقلیم نبوده است و با توجه به قدرت گیری مجدد دولت مرکزی عراق، حشد شعبی و دیگر گروههای شبه نظامی وابسته به دولت مرکزی عراق و زیر نفوذ ایران، تضمینی وجود ندارد که در زمان برگزاری رفراندوم در آیندهای نامعلوم، این مناطق همچنان تحت کنترل کردها باشند.
دولت مرکزی و حکومتهای ایران و ترکیه هم این رفراندوم را نامشروع و غیرقانونی دانسته و پیامدهای آن را برای اقلیم کردستان، کردها و “ملت عراق” و همچنین امنیت عراق و منطقه زیانبار میخوانند. آنها استدلال میکنند که برابر با قانون اساسی عراق، اقلیم کردستان و یا هیچ منطقه دیگری از عراق حق ندارد به صورت یکجانبه و بدون کسب موافقت حکومت مرکزی عراق، رفراندوم استقلال برگزار نماید و مسئولان اقلیم در صورت برگزاری رفراندوم قانون اساسی عراق را زیر پا گذاشته و باید منتظر عواقب آن هم باشند. این حکومتها همچنین معتقدند این رفراندوم میتواند موجب ناامنی بیشتر در منطقه شده و به بیثباتی سیاسی درازمدت داخل عراق و در مرزهای این کشور با کشورهای همسایه دامن بزند. آنها میگویند مسئولان اقلیم کردستان “شرایط سیاسی خاص منطقه و حساسیت اوضاع را درک نمیکنند” و با اقدامات تحریکآمیز به بیثباتی در منطقه دامن میزنند و در نتیجه مسئول ناامنی و جنگ و خونریزی احتمالی پیامد آن خواهند بود.
مسئولان اقلیم کردستان در مقابل استدلال میکنند که این دولت مرکزی عراق بوده که با اقداماتی همچون خودداری از فراهم کردن مقدمات اجرای اصل ۱۴۰ قانون اساسی برای تعیین تکلیف کرکوک و سایر مناطق مورد مناقشه دولت مرکزی و اقلیم کردستان، قطع پرداخت سهم ۱۷ درصدی اقلیم از بودجه سراسری، عدم پرداخت حقوق کارکنان حکومت محلی و همچنین خودداری از تجهیز نیروهای پیشمرگه (که موجودیتشان در قانون اساسی به رسیمت شناخته شده است) برای جنگ با داعش، روند زیرپاگذاشتن قانون اساسی را شروع کرده است و اکنون کار به جایی رسیده است که دیگر توسل به این قانون اساسی از نظر اقلیم کردستان و ملت کرد در عراق پذیرفتنی نیست.
مسئولان اقلیم کردستان همچنین میگویند با استناد به امنیت و ثبات سیاسی بالای اقلیم در تمام سالهایی که سایر مناطق عراق به شدت ناامن بوده، این تصور که متاثر از برگزاری رفراندوم و یا احتمال مستقل شدن کردستان، این منطقه ناامن شده، تصوری نادرست است و نیروهای پیشمرگه اقلیم کردستان در مرزهای این اقلیم و نیروهای امنیتی در داخل آن کارنامه موفقی از برپایی و حفظ امنیت دارند و نه رفراندوم و نه استقلال قابل تصور متعاقب آن نمیتواند تغییری در این توانایی و وضعیت ایجاد کند.
موافقان رفراندوم مدعی هستند آنچه حکومتهای همسایه را نگران کرده است تسری علایق استقلال طلبانه به کشورهای آنهاست و راهحل آن هم نه در تعویق و منحل کردن رفراندوم استقلال کردستان که در حل زمینههای داخلی میل به استقلال طلبی در اقلیت کُرد این کشورهاست. مسئولان اقلیم کردستان عراق با تاکید بر تمایلشان بر ادامه همکاریهای اقتصادی، سیاسی و حفظ امنیت مرزی با دو کشور همسایه و با دولت مرکزی عراق استدلال میکنند که بیثباتی سیاسی نه پیامد اجتناب ناپذیر این رفراندوم که در صورت وقوع، ناشی از عدم پذیرش نتایج رفراندوم و تلاش برای بیاعتبار کردن نتایج آن از سوی دولت مرکزی عراق با توسل به زور است چون تنها در این حالت است که اقلیم کردستان برای حراست از اراده و انتخاب در عراق به اسلحه متوسل خواهد شد.
مسئولان اقلیم معتقدند که تلاشهای برای حفظ عراق یکپارچه در چارچوب یک حکومت فدرالی به شکست انجامیده است و اکنون به نظر میرسد هیچ آلترناتیو دیگری برای حفظ یکپارچگی عراق وجود ندارد.
طرفداران رفراندوم همچنین میگویند تجربه انفال، حلبچه و نسلکشی از سوی دولت عربی/بعثی عراق چنان اثری در حافظه جمعی ملت کرد در عراق داشته است که در نهایت تصور ادامه حیات سیاسی آنها در عراق یکپارچه را در بلندمدت غیرممکن ساخته است.
آن ها میگویند هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت مرکزی عراق که اکنون بیش از پیش تحت نفوذ حکومت ایران است و نیروهای شبه نظامی وابسته به ایران در آن قدرت زیادی یافتهاند پس از اتمام کار با داعش علیه اقلیم کردستان وارد عمل نشوند.
این نگرانی از آن جهت موجه مینماید که بنا بر برخی گزارشهای عفو بینالملل نیروهای حشد شعبی در مناطق سنی نشین آزاد شده از چنگ داعش به جنایت جنگی و کشتار شهروندان سنی غیرمسلح متهم شدهاند. کردهای حامی رفراندوم معتقدند که تشکیل کشور مستقل کردستان در عراق تنها راهی است که میتواند خطر تکرار جنایت علیه کردها و تلاش برای پاکسازی قومی آنها را غیرممکن سازد
آمریکا و برخی از همپیمانانش در ائتلاف بینالمللی علیه داعش نیز استدلال میکنند که رفراندوم استقلال کردستان در این مقطع موجب میشود تنشهای بین دولت مرکزی و اقلیم کردستان افزایش یافته و همین میتواند باعث انحراف توجهها از جنگ با داعش شده و شکست نهایی داعش را به تاخیر بیندازد یا حتی فضایی برای قدرت گیری دوباره این گروه داخل عراق ایجاد کند.
مسئولان اقلیم کردستان در مقابل میگویند برگزاری رفراندوم و حتی استقلال احتمالی کردستان در پیامد این رفراندوم، تاثیری در تعهد آنها به جنگ با داعش و تدوام همکاری همه جانبه با ائتلاف بینالمللی ضد داعش ایجاد نمیکند. کردها همچنین استدلال میکنند که استقلال کردستان اراده آنها را برای تداوم جنگ با افراطیگری که سکولاریسم کردها را برنمیتابد و خطری بزرگ برای یک کردستان مستقل است، راسختر میکند و آنچه میتواند برگزاری رفراندوم را به تهدیدی برای تداوم و تمرکز جنگ علیه داعش بدل کند نه خواست کردها که سیاست واکنشی طرفهایی است که رفراندوم را تهدید تلقی میکنند. لذا ضروری است کشورهایی که نگران تاثیر منفی رفراندوم بر جنگ علیه داعش هستند با طرف مخالف رفراندوم وارد مذاکره و تعامل شود.
در نهایت، طرفداران رفراندوم معتقدند دولت مرکزی فعلی عراق و سایر طرفهایی که ممکن است به بهانه برگزاری رفراندوم و احتمال استقلال کردستان، خشونت و سرکوب را به کردها تحمیل کنند مسئول بدتر شدن اوضاع در این منطقه خواهند بود.
اما یکی از استدلالهایی که تقریبا همه مخالفان غیر کُرد برگزاری رفراندوم بر روی آن توافق نظر دارند نقض قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد در نتیجه برگزاری رفراندوم استقلال کردستان است. بنا بر این استدلال، اقلیم کردستان حق ندارد رفراندوم یکجانبه استقلال برگزار کند چون حاکمیت ملی عراق را نقض میکند و در صورت استقلال هم، تمامیت خاک عراق نقض میشود که نقض آشکار بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد است.
صورتبندی این استدلال به نظر موجه مینماید اما برابر با صراحت غیرقابل تفسیر حکم “دادگاه بینالمللی عدالت” که به دنبال اعلام استقلال کوزوو و اعتراض صربستان به درخواست مجمع عمومی سازمان ملل سال ۲۰۰۸ تشکیل شد و پس از دو سال شور و بررسی رای خویش را سال ۲۰۱۰ صادر کرد: اولا، اعلامیههای یکجانبه استقلال واحدهای فرو-ملی ناقض حقوق بینالملل نیست. اعلامیه استقلال گاهی منجر به تشکیل یک دولت جدید میشود و گاهی خیر اما در هیچ موردی حقوق بینالملل در بردارنده هیچ ممنوعیتی راجع به اعلامیههای استقلال نیست و ثانیا، حرمت تمامیت ارضی در روابط بین دولتها معتبر است و بازیگران غیردولتی ملتزم به رعایت این اصل نیستند و به این ترتیب نقض تمامیت ارضی یک کشور از سوی یک گروه اتنیکی مدعی استقلال یا یک دولت محلی مدعی تشکیل دولت ملی ناقض قوانین بینالمللی نیست.
در حال حاضر، اقلیم کردستان به صورت دوفاکتو دارای استقلال است، رفراندوم ۲۵ سپتامبر گام نخست برای بدل کردن این حاکمیت دوفاکتو به یک دولت رسمی مستقل است. گامی که پیش از برداشته شدن با مخالفتهای گسترده داخلی و خارجی مواجه شده است. چنان مخالفتی که برخی از جریانهای کردی منتقدی را که تا پیش از این به دلیل عدم اعتماد به نیات سیاسی مسئولان اقلیم کردستان و کارنامه ناموفق آنان در اداره کامیاب و دمکراتیک اقلیم، در مورد رفراندوم سکوت کرده بودند و یا حتی از در مخالفت با آن درآمده بودند در روزهای اخیر به جبهه موافقان رفراندم رانده است.
گویی بار دیگر کردها به این باور کُردی رسیدهاند که آنها جز خویشتن کسی را ندارند.۲۵ سپتامبر برگ تازهای از تاریخ کردها ورق خواهد خورد یا رویایی تاریخی بار دیگر به محاق خواهد رفت؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر