برای کردها پیشمرگ کهنهکار و رهبری کاریزماتیک بود که چندین نقشه ترور و حمله صدام حسین جان سالم به در برده بود. برای جامعه سیاسی عراق پس از صدام سیاستمداری خبره بود که گره گشای بسیاری از حلقههای کور جامعه سیاسی عراق بود. اما آنان که از نزدیک با جلال طالبانی دیدار کرده بودند او “مام جلال” بود، پیرمردی خوش طبع که از خوردن غذا لذت میبرد.
دیروز قلب جلال طالبانی، رئیس جمهور سابق عراق در بیمارستانی در برلین آلمان ایستاد. او در سال ۲۰۱۲ بر اثر سکته مغزی بخشی از تواناییهای جسمیش را از دست داد و دیگر نتوانست به پست ریاست جمهوری باز گردد.
پس از انتشار خبر مرگ او، صدها شخصیت سیاسی جهان و منطقه، روزنامهنگار و هنرمند پیام تسلیت فرستادند و به نیکی از او یاد کردند. مسعود بارزانی، رئیس حکومت اقلیم کردستان و رقیب سابق او یک هفته عزای عمومی اعلام کرد. حیدر عبادی، نخست وزیر عراق هم سه روز عزای عمومی اعلام کرد. رهبران کشورهای منطقه و جهان از جمله ترکیه و ایران پیام تسلیت دادند.
حسن روحانی رئیس جمهوری ایران گفت که مشی آقای طالبانی اعتدال و میانهروی بود. نخست وزیر عراق او را مردی خردمند خواند و مرگش را ضایعهای برای مردم عراق دانست.
کسانی که با او دیدار کردهاند، میگویند اولین چیزی که از او به یاد دارند شوخیهای او است و اینکه او با همه راحت بود. به چندین زبان آشنا بود و از آنها استفاده میکرد، از اینکه اشتباه گرامری داشته باشد نگران نبود.
داستانهای زیادی در باره او تعریف میکنند. در سال ۲۰۱۱ هنگامی که دولت عراق حکم دستگیری طارق هاشمی، مهمترین رهبر سنی عراق را صادر کرد، او به سلیمانیه گریخت و مهمان طالبانی بود. یکی از دستیاران آقای هاشمی تعریف میکرد که اختلافات بین سنیها و شیعیان بالا گرفته بود. “روزی مام جلال زنگ زد و رهبران سنی را به شام دعوت کرد، اما از آنان خواست که به شیعیان چیزی نگویند، مبادا آنها تصور کنند که او حامی سنیهاست. اما وقتی آنجا رسیدیم بسیاری از رهبران شیعه هم آنجا بودند. گفت در باره سیاست حرفی زده نشود و همه ما را برای شام مفصل دور یک سفره جمع کرد. پس از شام گفت لذت بردیم، نه؟ حالا بگوید چرا شما میخواهید با جنگ این مردم را از این نعمت محروم کنید. بروید با گفتگو مشکلات را حل کنید.”
آقای طالبانی پس از سقوط صدام حسین نقش مهمی در تدوین قانون اساسی جدید عراق داشت. در سال ۲۰۰۵ او اولین رئیس جمهور رسمی عراق جدید شد و بعنوان رهبری با تفکرات چپ تلاش زیادی برای گنجاندن حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی و ملی در قانون اساسی عراق کرد.
پست ریاست جمهوری عراق عمدتا تشریفاتی است، اما آقای طالبانی در مدتی که آنجا بود آن را به یکی از مراکز مهم حل اختلافات و تصمیمگیریها در عراق تبدیل کرد. رهبران جهان به دیدار او میرفتند و خانهاش محلی برای گفتگو بین سنیها، کردها و شیعیان عراق بود.
یکی از نمایندگان شیعه مجلس به یکی از شبکههای تلویزیونی عراق گفت که مخاطبان را میشناخت و با توجه به موضع آنان صحبت میکرد، “اگر مخاطب کمونیست بود او از فلسفه مارکس و لنین کمک میگرفت، اگر مسلمان و مذهبی بود او از آیههای قرآن استفاده میکرد.”
این خصوصیات آقای طالبانی او را در میان بسیاری از شخصیتهای شیعه و سنی عراق محبوب کرده بود. آیت الله سیستانی یکی از مراجع شیعه عراق او را عامل ثبات در عراق خوانده بود.
مخالفان چه میگویند؟
زمان اجرای حکم صدام حسین، آقای طالبانی از امضاء حکم اعدام خودداری کرد. نهایتا صدام حسین با امضاء یکی از معاونان شیعه او اعدام شد. او سالها پیش به عنوان وکیلی جوان تعهد کرده بود که با عدام مخالفت کند. او مخالف اعدام بود. این موضع آقای طالبانی و دوری او از انتقام علیه دشمن دیرینهاش صدام حسین به وجهه او در میان بعضی از سنیهای عراق کمک کرد.
اما تلاش جلال طالبانی برای اتحاد عراقیها از محبوبیت او در میان بعضی از کردهای عراق کاست. بسیاری او را متهم کردند که به جای پیش بردن پروژه ملی کردها، بیشتر به دنبال پروژه ملی عراق بود.
مخالفانش خانواده او را متهم کردند که با استفاده از موقعیتش، منافع مالی زیادی کسب کردهاند. حتی برخی از روزنامههای محلی او را متهم کردند که میلیونها دلار اختلاس کرده است. آقای طالبانی این اتهامات را تکذیب کرد و وکلای او علیه برخی از روزنامهها شکایت کردند.
جلال طالبانی بنیانگذار و رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق بود، حزبی که تا به امروز از لحاظ نظامی دومین حزب قدرتمند عراق است و سومین حزب از لحاظ سیاسی. چند سال پیش نوشیروان مصطفی، معاون اول آقای طالبانی از این حزب جدا شد. او بعدها جنبش “گوران” یا “تغییر” را تأسیس کرد. آقای مصطفی رهبران اتحادیه میهنی را متهم کرد که حاضر به مبارزه با فساد و انجام اصلاحات در این حزب نیستند. بسیاری از طرفداران اتحادیه میهنی به جنبش گوران پیوستند. امروز جنبش گوران دومین حزب کردستان عراق است.
گروهی از مخالفان کرد او میگویند که آقای طالبانی همچون دیگر رهبران خاورمیانه، صندلی قدرت را تا روز سکته مغزی رها نکرد.
جلال طالبانی در مقایسه با سایر رهبران عراق از محبوبیت زیادی برخوردار بود. با توجه به بیش از نیم قرن مبارزه، اگر او در اوج قدرت، قدرت را رها میکرد میتوانست در تاریخ خاورمیانه اسطوره شود، جایی که رهبرانش با کودتا یا در تابوت از قدرت جدا میشوند.
از روستای کلکان تا بیمارستانی در برلین
جلال طالبانی در سال ۱۹۳۳ در کلکان کردستان عراق به دنیا آمد. او در سن نوجوانی به فعالیتهای سیاسی پرداخت و در سن ۱۸ سالگی عضو برجسته حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری ملا مصطفی بارزانی بود.
او فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه بغداد بود. روزنامه نگاری میکرد و دستی هم در نویسندگی داشت. در سال ۱۹۵۵ به چین سفر کرد و کتاب مائو رهبر چین را به کردی ترجمه کرد.
او با رهبران عرب از جمله جمال عبدالناصر ، معمر قذافی ، حافظ اسد، یاسر عرفات و ملک حسین رابطه داشت.
در سال ۱۹۷۰ با هیرو خان، دختر ابراهیم احمد رمان نویس و سیاستمدار به نام کرد ازدواج کرد. هیرو خان، یکی از قدرتمندترین زنان عراق است. هیرو خان نقش کلیدی در صحنه سیاست و مطبوعات کردستان عراق دارد، که البته اعتراض مخالفان را بر انگیخته.
در سال ۱۹۷۵ جلال طالبانی چندین گروه کُرد را که اکثرا چپ و سوسیالیست بودند، متحد کرد و اتحادیه میهنی کردستان عراق را بنیان گذاشت. اتحادیه میهنی به یکی از رقیبان حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی تبدیل شد.
در سال ۱۹۹۱ منطقه پرواز ممنوع توسط متحدین آمریکا در مناطق کردنشین وضع شد. این منطقه به کنترل این دو حزب درآمد. در سال ۱۹۹۴ اختلافات بین دو حزب حاکم در این منطقه بالا گرفت و به جنگی داخلی مبدل شد. صدها نفر در جریان این درگیریها کشته شدند. بسیاری از کردها آن را لکه سیاهی در تاریخ کردها عراق می خوانند.
پس از سقو صدام، در سال ۲۰۰۵ جلال طالبانی اولین رئیس جمهور عراق شد. دوره ریاست جمهوری او با حمایت شیعیان عراق بار دیگر تمدید شد. در سال ۲۰۱۲ هنگامی که بین شیعیان و سنی های عراق میانجیگری می کرد دچار سکته مغزی شد و برای درمان به آلمان منتقل شد. پس از دو سال مداوا دو باره به سلیمانیه برگشت. اما توانایی دیگر صحبت کردن نداشت. جلال طالبانی سشنیه سوم اکتبر در برلین آلمان در گذشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر