۱۳۹۷/۰۴/۱۵

“مردی درمقیاس بزرگان- هیمن سیدی


قریب ۵۰ سال پیش، عبدالرحمن قاسملو از دانشجویان ایرانی مقیم چکسلواکی و عضو اتحادیه بین‌المللی دانشجویان، پس از دفاع از تز دکترایش در اقتصاد سیاسی، استاد تئوریهای توسعه اقتصادی در دانشگاه پراگ پایتخت چکسلواکی شد. او به مدت ۷ سال (۱۹۶۲ تا ۱۹۶٨) در آن دانشگاه ، هر دو رشته اقتصاد سیاسی را تدریس می‌کرد و همزمان در بیرون از محیط دانشگاه نیز با منتقدان سیستم سوسیالیستی بلوک شرق در ارتباط بود.
هنوز مجالی برای نفس کشیدن در چکسلواکی مانده بود و دکتر قاسلمو که پیش از پراگ، تجربه زندگی و فعالیت سیاسی در پاریس را داشت، سعی می‌کرد سوسیالیزم موجود را با آزادی عقیده و اصلاحات اقتصادی آشتی دهد. حاصل تلاشهای مجموعه‌ای از روشنفکران و منتقدینی چون قاسملو، به قدرت رسیدن اصلاح طلبی به نام الکساندر دوبچک در حزب کمونیست بود که در سال ۱۹۶٨ به ریاست‌جمهوری چکسلواکی هم رسید. 
بهار پراگ در قالب سوسیالیزم دموکراتیک، با اصلاحاتی در سیستم سیاسی و اقتصادی آغاز شد اما عمر این دوران، با حمله شوروی و برکناری دوبچک پایان یافت و دکتر قاسملو هم، به عنوان یکی از مبلغان و تئورسین‌های این اندیشه، جایگاه خود را در دانشگاه پراگ از دست داد و بعدها مجبور به ترک چکسلواکی و بازگشت به پاریس شد
در پی ناامیدی از اصلاحات در بلوک شرق و بهبود ”سوسیالیسم موجود”، دکتر قاسملو اینبار در فرانسه با رهبران حزب سوسیالیست این کشور از جمله فرانسوا میتران و برنارد کوشنر در ارتباط بود. با به قدرت رسیدن سوسیالیستها در دهه هشتاد و همزمان شدن آن با مبارزات دکتر قاسملو با جمهوری اسلامی، این روابط ابعاد بیشتری یافت. به عنوان مثال برنارد کوشنر که رئیس سازمان پزشکان بدون مرز بود، خدمات درمانی فراوانی برای نیروهای حزب دمکرات تامین کرد و دهها پزشک و پرستار به درمانگاه های این حزب آمده بودند.
با شدت گرفتن مبارزات مسلحانه در کردستان و همزمانی آن با جنگ عراق، دکتر قاسملو با دیکتاتوری چون صدام حسین هم سروکار پیدا کرد، اما تجربه و پختگی سیاسی باعث شد که هیچ‌گاه به مانند مجاهدین خلق، وارد جبهه‌ای مشترک با عراق نشود و استقلال خود و نیروهای حزب دمکرات را حفظ کند. اسنادی که پس از سقوط صدام از استخبارات عراق کشف شد، هیچ مدرکی حاکی از ضعف دکتر قاسملو یا سواستفاده صدام از نیروهای او در این ارتباط به همراه نداشت.
جالب آنکه اسنادی در مورد شماری از کردهای عراق افشا شد که ظاهرا علیه صدام مبارزه می‌کردند اما مخفیانه با بعثی‌ها ارتباط داشتند. اما دکتر قاسملو از این روابط حتی به نفع کردهای عراق هم استفاده کرد و ترتیب مذاکرات صدام با “سیدالمخربین” را هم داد!
این لقبی بود که صدام به جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کردستان داده بود، یعنی سردسته خرابکارها!”

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر